اگر چه هفته بسيج هفته عشق است و هفته شور و هفته زندگي و هفته سعادتمنداني كه توفيق بالاترين خدمتگذاري ها را پيدا نمودند تا از امام بسيجيان و رهبر شيرمردان لوح جاودانه اي را دريافت نمايند كه درخشش آن براي تمام نسل ها و در تمام عصرها باقي و جاويد باشد.
آنجا كه به عرفا و شب زنده داران و نماز شب خوانان معزز و محترم توصيه فرمودند سري به وصيت نامه هاي اين بسيجيان بزنند و ببينند كه عظمت عرفان و غرق شدن در خداوند و فناء في الله شدن يعني چه. انصافاً عظمت بسيج و مقام بسيجيان ناخود آگاه انسان را به كرنش مي كشاند و سر جز به قصد تعظيم و تمجيد از دلاوري ها و پايمردي هايشان نمي تواند فرود بيايد. اما بسيج اصلاً نمي تواند محدود به زمان يا مكان باشد. بسيج نمي تواند تنها محدود به شرايط و نياز ظاهري باشد. بسيج نمي تواند در چنبره استفاده هاي حزبي و گروهي قرار بگيرد و بايد بسيار از در افتادن در اين ورطه خطرناك از آن مواظبت نمود. بسيج براي مردم است و براي كشور و در اوج آن براي خدا و اسلام و نه براي حزب و گروه و دسته فلان و بهمان. بسيج براي هميشه آماده بودن و هميشه در حال خدمت بودن و هميشه كاري براي انجام داشتن است.
بسيج نماد ايثار و نمونه جهاد و همت و تكاپو و تحرك و دلسوزي و عشق است. اگر كار براي خدا دلسردي ندارد، بسيج تنها جرياني است كه آن را خوب مي فهمد و با تمام عشق و شور و شعور خودش براي آن خود را فدا مي كند. بسيج يعني فدائي خداوندگار، دين، قرآن، پيامبر (ص)، عترت رسول الله (ع)، قائد اعظم و حجت خدا بر روي زمين (ع) و رهبري معظم انقلاب. بسيج يعني با تمام وجود براي احياء دين شتافتن و براي احقاق حق سر از پا نشناختن.
بسيج يعني ستيز با جهل و كفر و عناد و لجاج و بزرگ بسيجي ها شخص شخيص پيامبر اعظم (ص) است كه در جبهه علم ابوجهل ها را نابود كرده و در جريان جهاد دماغ ابوسفيان ها را به خاك ماليده و در جبهه عشق علي (ع) را معرفي نموده است و در جبهه صبر حسن (ع) و در جبهه ايثار و شهادت حسين (ع) و در جبهه دفاع از ولايت زهراي مرضيه (س) و زينب كبري (س) را به جهانيان نمونه داده است.
روحيه بسيجي از روحيه علي (ع) منشاء گرفته است كه براي پيشرفت و احياء حق و اسلام حتي لحظه اي را از دست نداد و دقايق زندگي پربار آن امام همام براي اعلاي اسلام صرف شده و آثار آن جهانيان را تا قرن ها و تا آخرالزمان هدايت خواهد كرد. بسيج چراغ هدايت انسان ها است كه خداوند حسين (ع) را به اين خصوصيت معروف نمود و بسيج مهره هاي همراه و نيروهاي ذخيره پشتيبان صاحب الامري است كه با دستان پر توان خود با همت بسيج جهان كر شده از دروغ و پر شده از ظلم و مملو از تباهي و فساد را به سمت فلاح و رستگاري و عدالت هدايت مي نمايد.
بسيج ياريگران اصلي و حقيقي خليفه الله خواهند بود. شهادت وسيله ارزشمند تقرب و ظهور در خالصترين شكل ممكن در نزد معبود بي همتا است كه بسيجي در اختيار دارد و لقاء به معبود را افتخار خود مي پندارد. نقش بسيج در دنيا الگو سازي براي ساير نيروهاي حزب اللهي و مبارزان راه حق و حقيقت است.
بسيج بايد بر روي شيوه هاي مبارزه با استكبار جهاني و مقابله با زياده خواهي هاي آنان مطالعه عميق نموده و گزينه هاي زيادي را براي ضربه زدن به هيمنه سركردگان استكبار در اختيار داشته باشد.
رسيدن به تحليل هاي روزآمد و تنظيم رفتارهاي بسيجيان در اشل جهاني و گسترش رسم مبارزه در ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و نظامي امر بسيار مهمي است كه بايد براي بسيج در راس اهميت قرار بگيرد.
رفتار بسيجيان لبنان در جنگ سي و سه روزه كه منجر به از بين رفتن هيمنه و ابهت اشغالگران بي رحم قدس عزيز شد سرمشق عالي براي آمادگي بسيجيان براي دفاع از كيان اسلام مي باشد. در نهايت اين بسيج است كه بايد نيروهاي سياسي داخلي را به سمت اتحاد در زير پرچم رهبري معظم هدايت و قدرت هاي خارجي را به سمت سياست هاي اسلام مدارانه رهنمون سازد. با آرزوي توفيق از حضرت حق
دکتر غلامعلی رنجبر
